مسیح عزیز،سلام
امیدوارم در آسمان ها،حالتان خوب باشد.
راستش نامه نوشتن خیلی سخت است،حال اگر مخاطبت پیامبر خدا باشد،دیگر این سختی دو چندان می شود.
نمی خواهم توضیح واضحات بدهم،مسلما خود نیز از کردار آنان که خود را مطیع تو می نامند ناراحتی،مسلما اگر مطیع تو بودند اسلام می آوردند نه اینکه انجیل هایشان را برای حفظ منافع شان سانسور کنند.
حرفم را پس می گیرم،اصلا نامه نوشتن به تو،که خود از آن ها ناراضی هستی،سودی ندارد.
نه اینکه سودی نداشته باشد،اما نمی توان به تو برای کار آنان اعتراض کرد.
به هر حال نامه اگر هیچ سودی نداشته باشد حداقل آدم را سبک می کند.
خب،مقدمه چینی بس است.
مسیح عزیز،از تو می خوام سنگ صبورم باشی و حرف هایم را گوش دهی.
چند سالی است که بر پیروان دینی که خود وعده داده بودی سخت می گیرند،اسلام عزیز را مانعی بر اهداف پلیدشان می دانند و پیامبر صلح و مهربانیمان را سردمدار مقابله با زشتی ها می دانند،زشتی هایی که خودشان خوبی می پندارند.
نه اینکه تو مخالف این اهداف پلید نباشی،نه،ولی تو را تحریف کرده اند،دینت را سکولار کرده اند،اهدافت را تباه کرده اند و به رای خودشان تفسیر کرده اند.
نمی خواهم بیش از این ها دلت را خون کنم و نمک بر روی زخم عظیمت باشم.ولی از تو یک خواهش دارم،از خدا بخواه ظهور کنی،ظهوری با منجی ما،تا همه این غائله ها تمام شود.
هر چند با ظهور تازه مشکلات محبان اهل بیت شروع می شود،ولی خب،دیگر کسی به پیامبرمان توهین نمی کند.
با تشکر