سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام پیامبر رافت ؛

امروز جمعه بود . جمعه ای که باز تمام شد و دلهایمان روشن نشد،از صبح گوش به زنگ بودیم ... نه بهتر است بگویم قرار بود گوش به زنگ باشیم تا صدای دلربایی عالم را فرا گیرد ، صدایی که قرار بود نرم روی دلهایمان بنشیند و لذت شیرین و ناب (( انا المهدی )) را گوارایمان کند . قرار بود منتظر باشیم ، منتظر مهدی فاطمه ، مردی از سلاله ی محمد (ص) . پیامبری که تمام پیشینیانش آمدنش را مژده داده بودند و به برتری مقامش بر همگان اعتراف کرده بودند . قرار بود منتظر مهدی زهرا باشیم . منتظر امامی که می گویند نماز را به او اقتدا می کنی ، پیامبر . 

به خیال خام خود منتظر بودیم .

«دیشب جایتان خالی رفتیم دعای کمیل و گریه های مَشتی هم کردیم. ریا نباشد ، صبح هم با این که خیلی خوابمان می آمد ،رفتیم دعای ندبه و قشنگ داد زدیم : (( آقا چرا نمی آیی؟ ))   این همه انتظار ! باز می گویی خیال خام ؟ »

آری ! دعای کمیل می رویم ،  دعای ندبه می رویم ، عبادت سراغ داری بگو برایت تهش را در بیاوریم . اگر انتظار به اینها بود که تا به حال صد بار آقا ظهور کرده بود ...

چه فایده که دعا بخوانیم و کسانی ( که به دروغ خود را به تو نسبت می دهند، پیامبر رافت ! می دانم که دلت خون است از دستشان ، از دل آقای ما خبر نداری ؟ ) هر چه دلشان بخواهد به دین ما توهین کنند ؟ چه فاید که در دعای کمیل خوب گریه کنیم و کسانی به خود جرئت دهند پیامبر آخر الزمان را مسخره کنند ؟ آقا ظهور می کند وقتی فریاد می زنیم (( آقا چرا نمی آیی ؟ )) ولی جاهل کافری (کجای حرفهایش به حرفهای تو می ماند که بگویم مسیحی است و پیامبرش تویی پیامبر رافت ؟) جسارت به قرآن را به حد اعلای خود می رساند ؟ اینجای کار که می رسد در جا می زنیم ... حرفهای قشنگ و پر مغز و فیلسوفانه می زنیم و کلی راهکار عملی می دهیم ! ولی پای عمل که می رسد « ما حرف زدیم ، کس دیگری بیاید عمل کند خب ! »

می دانم دلت خون است پیامبر ! از این انسانهایی ( دیروز کسی می گفت به اینها انسان نگو !) - انسان نماهایی - که دم از شیعه ی تو بودن می زنند و هر کار که تو نهی می کردی حلالشان شده و هر کار که امرت به آن بود حرامشان . می دانم دلت خون است .

ولی غصه نخور که کسی را می شناسم که دلش از دل تو پر خون تر است ... از دل آقای ما شیعه های مهدی زهرا خبر نداری ، پیامبر رافت ؟

***

1) اولین مصداق شیعه های معرفی شده خودم هستم ، با این تفاوت که همین کارا رو هم نمی کنم . یه پوسته ی تو خالی پر مدعا دیده بودین تا حالا ؟

2) هر چند به نظرم این موج کمترین کاریه که از دستمون بر می یاد و شاید حتی حد اقل هم زیادیش باشه ولی بازم دست راه اندازاننده اش درد نکنه . بازم یه کاره ..

پوتین خاکی