بنام خدای عیسی مسیح
فَنَادَتْهُ الْمَلَئکَةُ وَ هُوَ قَائمٌ یُصلى فى الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشرُک بِیَحْیى مُصدِّقَا بِکلِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَ سیِّداً وَ حَصوراً وَ نَبِیًّا مِّنَ الصلِحِینَ(39)
رسم ادب این است که اول هر نامه ای همراه با سلام باشد.
پس:
سلام ،سلام بر تو ای عیسی ،سلامی از عمق وجود به تو ای مولود بدون پدر،سلامی به گرمی آفتاب به عیسی بن مریم ،همانکه روح خدا شد همانکه تنها تولد او نیز برای اثبات وجود حق تعالی کافیست.
اما ::
در تاریخ خوانده ام که چطور از دست امّت خود رنج کشیدی.چطور معجزات الهی را نشان دادی وآن سفیهان روزگار منکر می شدند. حتی خودت نیز وعده دادی که بعد از من پیامبری خواهد آمد که خاتم پیامبران است ودین او مکمّل تمام ادیان الهی، ازکیش آدم گرفته تا نوح نبی،ازمذهب ابراهیم خلیل الله تا موسی کلیم الله و ازآیین موسی کلیم الله تا .... ودر یک کلام خاتم 124000نبی....
عیسی بن مریم(ع):
این داستان را زیاد خوانده ام وشنیده ام که:
سالیان درازی بود که راهبی مسیحی, به نام ((بحیراء)), در سرزمین بُصری در صومعه مخصوص خود مشغول عبادت و مورد احترام مسیحیان آن حدود بود. ازحسن ِِتصادف, ((بحیراء)) با کاروان بازرگانی ((قریش)) روبرو گردید. چشم او به برادرزاده ((ابوطالب)) افتاد و توجه او را جلب کرد. دقایقی خیره خیره به اونگاه کرد. یک مرتبه مُهر خاموشی را شکست وگفت: این طفل متعلق به کدام یک ازشماها است؟ ابوطالب گفت او برادرزاده من است. ((بحیرا)) گفت: این طفل آینده درخشانی دارد, این همان پیامبر موعود است که کتابهای آسمانی از نبوت جهانی و حکومت گسترده او خبر داده اند. این همان پیامبریست که من نام او ونام پدر و فامیل او را در کتابهای دینی خوانده ام و میدانم ازکجا طلوع میکند وبه چه نحو آئین او درجهان گسترش پیدا مینماید.
بحیراء بر طبق وعده پیامبر خود این اخبار را داده بود وپیامبر او نیز کسی نبود جز شما.
و حالا دیدم نه یکبار بلکه چندین بار نه با تعصب مذهبی داشتن بلکه فقط در قالب یک انسانی که هم محمد(ص) را قبول دارد وهم عیسی مسیح (ع) را وهم موسی کلیم الله را....
دیدم که چطور یاران به ظاهر مسیحی تو با نینرنگ وحیله میخواهند عقده گشایی کنند. حتی در برخورد با ادیان نیز بجای استفاده از قوه عاقله خود ،از قوه نفسانی بهر ه می گیرند.
یا عیسی بن مریم! به عنوان یک مسلمان که عیسی را نیز چون محمد(ص) پیامبر الهی میداند به تو تسلیت می گویم. تسلیت به خاطر داشتن امتی که به دروغ خود را پیرو تو میدانند ولی ذرّه ای از مرام مسیحیت را به ارث نبردند. مردمی که برای به خاطر پیامبر به صلیب کشیده شده پیامبرشان نشانه صلیب را به یدک می کشند هیچ نشانی از انجیل به همراه ندارند.
اما چند سوالی که نمی خواهم جوابی بدهی چون می دونم که خودت نیز شرمنده اعمال یاران دروغین خودت هستی.
پس اینهم سوالات بدون جواب من::
چرا در بین مسیحیان امروزی مثل پیامبرشان در گفتار وکرداشان صداقت معنایی ندارد؟؟
چرا مسیحیان امروزی ما حتی به انجیل تحریف شده خود نیز پایبند نیستند؟؟
آیا یک نفر از مسیحیانی که در بین مسلمانان در کمال احترام وآرامش زندگی می کنند آیا از این تنه فتنه بر انگیز اعلام انزجار کردند؟؟؟