سفارش تبلیغ
صبا ویژن

                                     نامه ای به دو پیامبر الهی

 


یکی از دوستان گرانقدر پارسی بلاگی ،آقای مهدی سنجرانی ،مدیر محترم وبلاگ(حرفهای خودمونی من)از این جانب دعوت کرده اند که در موج فرهنگی نوشتن نامه به حضرت مسیح(سلام الله علیه)شرکت نمایم.گر چه تعداد قابل توجهی از دوستان وبلاگ نویس این کار ارزشمند را انجام داده اند،ضمن تشکر از دوست فوق الذکر،و در جهت اجابت دعوت محبت آمیز ایشان،و از طرفی به منظور ایجاد تنوع در این حرکت،ترجیح دادم نامه من معروض داشتن مطالب و مشکلات جوامع انسانی خدمت دو پیامبر الهی باشد.امید که توانسته باشم گامی هر چند ناچیز در این حرکت عظیم بردارم..

بسم الله الرحمن الرحیم

محضر مبارک حضرت رسول اکرم اسلام و حضرت مسیح بن مریم(صلواة الله و سلامه علیهما)

جوامع انسانی در زمان حاضر با  مشکلات عدیده ای دست به گریبان هستند.قشر بسیار وسیعی از این جوامع انسانی را کسانی تشکیل می دهند که داعیه پیروی از شما دو بزرگوار را در سر می پرورانند.در بیشتر موارد، این انسانها به خودی خود هیچ انگیزه قوی برای مخالفت های جدی با یکدیگر و جدال و ستیزه جویی ندارند.قوی ترین عواملی که باعث می شود این انسانها عرصه زندگی را بر همنوعان خود تنگ کنند و در گوشه و کنار جهان بر علیه یکدیگر به ستیز برخیزند،یکی تسلط نیروهای اهریمنی بر اغلب جوامع بشری و دیگری جهل بسیاری از آحاد این مردم می باشد.

وقتی که در کشوری با اکثریت جمعیت مسیحی،بر خلاف دستورات آیین مسیحیت،فتنه ای برپا می شود و مردم به طغیانگری بر علیه دیگر آیین های الهی سوق داده می شوند،چیزی جز آشوب و بلوا و ستیزه گری مورد انتظار نخواهد بود.

زمانی که در یک کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی،با جمعیت بسیار بالای مسلمان که به گمان خیلی ها لفظ آزادی را هم یدک می کشد،یک زن مسلمان مجاز نیست که بر اساس ابتدایی ترین اصول دموکراسی،با حجاب اسلامی که جزء تفکیک ناپذیر باور های دینی وی می باشد،در دانشگاه و اماکن رسمی دیگر حضور یابد، و بدتر از این،حتی وقتی که در یک موقعیت خاص زمانی ،یک دولت اسلام گرا در آن کشور برای رفع این ممنوعیت اقدام می کند،بلافاصله از طرف نیروهای شیطانی حاکم بر مقدرات کشور، مورد مواخذه قرار می گیرد،در چنین شرایطی کجا می توان امید صلح و دوستی را در دل پروراند؟

وفتی که فرق مختلف ادیان الهی،با تحریک هدفمند دیگران، یکدیگر را تکفیر می کنند و حتی ریختن خون دیگر موحدین را مباح و در مواردی ثواب قلمداد می کنند،چطور می توان روی آرامش دید؟

وقتی که بسیاری از  کشورهای جهان از جمله کشورهای مسیحی نشین و مسلمان نشین توسط عناصری اداره می شوند که خود جیره خواران نیروهای اهریمنی استعمارگر بوده و همواره گوش بزنگ فرامین اربابان حریص و جفاپیشه خود هستند،و برای چند روز بیشتر ابقای خود حاضرند مردم خود را و کشور خود را و آیین خود را و خلاصه کلام، شرف و حیثیت خود را در طبق اخلاص بگذارند و به شیاطین تقدیم کنند،چطور می توان امید بهبود داشت؟

بنابرین،ای پیامبران بزرگوار،ای بندگان مقرب درگاه الهی،به شما التماس می کنم که از خداوند بخواهید کمک کند تا همه انسانها به درجه ای از آگاهی دست یابند که بتوانند  حقایق را با چشم دل ببینند و با گوش جان بشنوند.و باز از حضرت باری تعالی بخواهید که فرج منجی بشریت حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه شریف )را نزدیک گرداند.

وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی