الله اکبر
الله اکبر
الله اکبر
محکوم کردیم
محکوم می کنیم
محکوم می کنند و ...
خشم و انزجار مسلمانان
تظاهرات و راهپیمایی در میدان فلسطین
تجمع مقابل فلان جا و فلان جا و فلان جا
و...
این چند خطی که الان خوندید و بارها هم از نزدیک دیده اید حکایت کلیشه ای تکراری از عکس العمل های ما مسلمانان امروزی قرن بیست و یکم مقابل هتاکی های هر کس و ناکسی به اسلام و خاتم الانبیا (ص) است. خیلی هم طبیعیه که بعد از یه مدتی خسته شیم و بگیم خوب حالا که دیگه آبها ازآسیا افتاد و تونستیم یه مشت محکم به دهان دشمنان اسلام بزنیم می ریم سر کار و زندگیمون و ان شا الله تا تجمعات بعدی ما رو به خیر و شما رو به سلامت!
حالا این رو بیاییم مقایسه کنیم با 20 سال پیش ...
25 بهمن 67،روزی که حضرت امام یک حکم ساده داد: "سلمان رشدی مهدورالدم است" و الان که 20 سال از اون روزها می گذره اون بدبخت بیچاره هنوز هم از ترس جونش باید با 100 جور بدبختی به زندگی اش ادامه بده ... زندگی که چه عرض کنم ، 20 ساله به پایان رسیده ...
یادش بخیر اون روزایی که اون مردک* می گفت خمینی ... شده که چنین حکمی رو صادر کرده ... الان که تازه جنگ تموم شده ،الان که تازه داریم سر وسامون می گیریم نباید این حکم رو می داد و ...
والبته که غیرت امروز ما هم چیزی کمتر از اون مردک که اون روز اون اراجیف رو می گفت نداره ...
عقاید من رو در این رابطه و موضوعات مشابه ، دوستان و اون کسانی که باید بدونن می دونن و اصلا هم نمی خواستم این پست رو بنویسم، اما چندتا از دوستان درخواست کردند و من هم برای هزارمین بار می گم ...
مشکل امروز ما به نظر من یک چیز و اون هم بی غیرتیه ... دقت کنین بی غیرتی گفتم نه کم غیرتی! من نمیدونم نظم و ساختار بین الملل رو چه کسی برای ما تعریف کرده؟؟؟ سازمان ملل رو کی درست کرده که ما افتخار می کنیم یکی از اعضای اون هستیم؟! شورای امنیتی که حافظ منافع صهیونیستهاست چه لزومی داره تو تهران دفتر داشته باشه؟؟؟ خدا خیر بده اونایی که سال 58 سفارت آمریکا تو خ طالقانی رو گرفتن ... اما کی باید بشه که ببینیم یه روزی هم انگلیس و هلند و دانمارک و ... به اون سرنوشت مبتلا شدند... خدا می دونه!
من معتقدم الان دولتی روی کار اومده که حداقل فرقش با قبلی ها اینه که این حرفا رو می فهمه، اگر هم عامل نیست ولی می فهمه، مثل خیلی های دیگه نیست ببینه تو دنیایی که از اول تا آخر زور و وحشی گری حاکمه خودش رو مسخره کنه و حرف از گفتگو بزنه اون هم از نوع تمدنهاش!!! تا بعدش هم یک سال نگذره و مفتخر شیم به عنوان "محور شرارت" از سوی همون کسایی که تا گفتیم گفتگوی تمدنها برامون سوت و کف زدن ... بگذریم ...
اصلی ترین انتقاد من به این دولت همینه ... نه مثل خیلی های دیگه می گم گرونی و بنزین نه می گم فلان و بی سال ...
حرف من و شاید هم خیلی های دیگه امثال من این باشه که خروج از ساختار نظام بین الملل ممکنه خیلی هزینه داشته باشه، ممکنه خیلی سخت باشه ، ممکنه خیلی ... اما شدنیه. یادمون نره امام گفت: "ما مامور به انجام وظیفه و ادا تکلیف هستیم نه نتیجه"
امروز دیگه از انقلاب ما فقط نامی از خمینی باقی مونده و ادعای انقلابی گری داریم ...
چند وقت پیش هم که سر قضیه غزه شبیه چنین نوشته ای رو تو همین وبلاگ نوشته بودم ، گفتم که ممکنه خیلی ها بخونن و بگن این عقل نداره ... این خیلی تنده و ... اما خیالی نیست. از حالا هم منتظرم تا خیلی ها دوباره بیان نظر بذارن و هر چی می خوان بگن اما گفتم که مهم نیست.
در پایان این رو هم دوباره بگم که دو ساله که مثلا تو بهترین دانشگاه کشور دارم علوم سیاسی می خونم و استادا هم خیلی سعی می کنن این رو تو مخ دانشجوها کنن که نظام بین الملل و این حرفا ... اما هیچوقت کسی بهم من پاسخ نداد این ساختار رو کی درست کرده که ما باید خودمون رو با اونها هماهنگ و کنیم و هزینه اش رو هم بدیم اما از اون طرف دریغ از ...
ما که هیچوقت پیر جماران رو ندیدیم اما انصافا وقتی آدم حرفهاش رو می خونه می مونه که چی بگه ...
اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمیدارم.من کار به تاریخ و آنچه اتفاق میافتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. (? فروردین ?? در نامه خطاب به منتظری)